Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-09@16:57:58 GMT

«انجمن برف»؛ سفر به سوی تاریکی

تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۵۶۶۷۵

«انجمن برف»؛ سفر به سوی تاریکی

صرف نظر از مستند‌های بی‌ارزش، ماجرای بدنام سقوط هواپیما در رشته‌کوه آند در سال ۱۹۷۲، تاکنون سه بار به پرده سینما راه پیدا کرده است: یک فیلم عجولانه و بازاری مکزیکی به نام «بقا!» (۱۹۷۶) که مدت کوتاهی رتبه اول گیشه ایالات متحده رتبه را به خود اختصاص داد؛ فیلم آبرومندتر «زنده» (۱۹۹۳) به کارگردانی فرانک مارشال که مجبور بود نسخه هالیوودی خود را با احتیاط روایت کند و نام بیشتر کشته‌شدگان – البته نه ۱۶ بازمانده – را تغییر دهد؛ و حالا فیلم انجمن برف (Society of the Snow) به کارگردانی خوان آنتونیو بایونا.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش نماوا، سینماگر اسپانیایی که با آثاری، چون «یتیم‌خانه» و «غیر ممکن» شهرت دارد، با بودجه ۶۵ میلیون یورویی نتفلیکس، مبنای این سرگذشت تلخ را زبان مادری خود و یک مقیاس حماسی واقعی می‌گذارد و در عین حال از نو بر معنای مردن – نه‌فقط زندگی – در این شرایط تمرکز می‌کند.

«انجمن برف» دردآور و عمیقاً دل‌خراش است، اما از همه مهم‌تر و حیاتی‌تر، قید ایده‌های احساسی درباره پیروزی روح انسان را می‌زند. با در نظر گرفتن استراتژی بازماندگان برای خوردن مردگان که باعث شد این آزمون سخت عمومی به‌جای چند هفته، ۷۲ روز ادامه پیدا کند، چنین رویکردی هرگز کاملاً مناسب به نظر نمی‌رسید.

شخصیت‌پردازی، قوی‌ترین لباس فیلم نیست. قبول است، وظیفه بسیار سنگین بود: بایونا و تیم فیلمنامه‌نویسی او باید با ۴۵ مسافر این پرواز چارتر – که ۱۹ نفر آن‌ها اعضای بسیار مذهبی یک تیم راگبی اروگوئه‌ای بودند – مواجه می‌شدند و تلفات را پیگیری می‌کردند؛ بنابراین ناگزیر بودند تائید خانواده‌ها را بگیرند.

سانحه اصلی – که به خاطر اشکال فنی در حال گذر از میان ابر‌های ضخیم روی می‌دهد – یک سقوط مهیب است که تنها در چند ثانیه اتفاق می‌افتاد. پس از کنده شدن یک بال و باز شدن بدنه هواپیما، کل نیمه جلوی هواپیما مانند سورتمه‌ای که از کنترل خارج شده است از یک یخچال طبیعی سرازیر و هر دسته صندلی به سلاحی بالقوه کشنده تبدیل می‌شود.

بازماندگان پس از ۱۰ روز جمع‌آوری قطعات، به یک رادیو می‌رسند که همچنان کار می‌کند، اما می‌شنوند که جستجو برای پیدا کردن آن‌ها متوقف شده است. دیگر آذوقه‌ای نمانده است. روبرتو کانسا (ماتیاس رکالت) اولین کسی است که پیشنهادی غیر قابل تصور می‌دهد – نه‌فقط برخلاف حس بیزاری درونی همراهان خود، بلکه در تضاد با محذورات مذهبی آن‌ها.

چند نفر طفره می‌روند. هیچ‌کس درباره این پرسش هولناک که چه کسی قرار است خورده شود بحث نمی‌کند. صحبت‌ها فقط درمورد اصول کلی است. بایونا انزوای بالقوه وحشتناک شخصیت‌ها به‌صورت فردی را منتقل می‌کند، اما زمانی بهتر عمل می‌کند که آن‌ها را در قالب یک گروه مردانه کنار هم قرار می‌دهد (تقریباً همه مرد هستند).

او همچنین یک انتخاب ساختاری دارد که بسیار تأثیرگذار است: این به صدای روی تصویرِ نوما تورکاتی، دانشجوی حقوق (با بازی انچو ووگرینچیک، ستاره نوظهور اروگوئه‌ای) مربوط می‌شود که حضور فوق‌العاده روی پرده دارد. در همین حال، موسیقی تأثرانگیز و دقیق مایکل جاکینو یکی از بهترین ساخته‌های این آهنگساز پرکار است.

نقش آن‌ها قابل انکار نیست، اما تکنیک و موثق بودن فیلم در همه حال فریبنده است. نوسان بین امید و ناامیدی جانکاه است، بخصوص بعد از یک صحنه بسیار مهم که بهمن گروه بازماندگان را در هواپیما به دام می‌اندازد و تقریباً تیر خلاص را می‌زند. شگفت‌آور است که حتی یک‌سوم آن‌ها توانستند جان سالم به درببرند.

چرا می‌خواهید زنده بمانید؟

خوان آنتونیو بایونا، فیلمساز اسپانیایی با بلاک‌باستر «دنیای ژوراسیک: سقوط پادشاهی» به جهان موجودات ماقبل تاریخ پا گذاشت و با سریال پرهزینه «ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت» (او دو اپیزود اول را کارگردانی کرد) به موردور سفر کرد.

او حالا با کاری کمی متفاوت برگشته است: «جامعه برف»، یک تریلر با موضوع بقا درباره فاجعه سقوط یک هواپیمای اروگوئه‌ای در اکتبر ۱۹۷۲ که از روی کتابی به همین نوشته پابلو بیرسی، نویسنده، فیلمنامه‌نویس و خبرنگار اروگوئه‌ای ساخته شد. فیلم اولین بار در دنیا در بخش خارج مسابقه جشنواره ونیز ۲۰۲۳ به نمایش درآمد و حالا به‌عنوان نماینده اسپانیا یکی از پنج نامزد بخش بهترین فیلم بلند بین‌الملل نود و ششمین دوره جوایز اسکار است، ضمن این که در بخش بهترین چهره‌پردازی و مو نیز شانس دریافت جایزه اسکار را دارد.

بایونا که در ۲۰۰۷ با فیلم «یتیم‌خانه» در سطح بین‌المللی به شهرت رسید، با «جامعه برف» برای اولین بار در ۱۶ سال گذشته به زبان مادری اسپانیایی خود بازگشته است. ماجرای شگفت‌انگیز سقوط پرواز شماره ۵۷۱ نیروی هوایی اروگوئه بر فراز کوه‌های آند و نجات ۱۶ نفر از ۴۵ سرنشین آن که پس از ۷۲ روز هولناک در محیط برفی و به‌واسطه آدم‌خواری جان سالم به دربردند، پیش‌ازاین در قالب چند مستند و دو فیلم سینمایی تصویر شده است، اما بایونا می‌گوید او اولین کسی است که داستان کل «جامعه» هواپیما را روایت می‌کند و اولین کسی است که آن‌قدر با بازماندگان و خانواده‌های کشته‌شدگان وارد تعامل شد که اجازه دادند در فیلم از نام واقعی آن‌ها استفاده شود.

کارگردان ۴۸ ساله متولد بارسلون در گفتگو با هالیوود ریپورتر می‌گوید ایده «جامعه برف» اولین بار زمانی به ذهن او رسید که در حال تحقیق روی تریلر «غیر ممکن» (۲۰۱۲) با موضوع واقعی سونامی سال ۲۰۰۴ در اقیانوس هند بود. بایونا همچنین توضیح می‌دهد چگونه توانست بازماندگان را متقاعد کند داستان آن‌ها را با حساسیت مدیریت خواهد کرد و برای رسیدن به این هدف فیلم را دقیقاً در همان جایی فیلمبرداری کرد که سانحه در آن رخ داد.

از این که بعد از مدت‌ها فیلمی به زبان اسپانیایی می‌ساختید چه حسی داشتید؟

درواقع جزو برنامه نبود، چون خیلی سال بود که سعی می‌کردم بودجه لازم برای ساخت این فیلم را به دست بیاورم. در خیلی از مصاحبه‌ها، همیشه آخر سر می‌گفتم، امیدوارم فیلم بعدی من به زبان اسپانیایی باشد، اما ۱۰ سال طول کشید تا منابع مالی فراهم شود و این نتفلیکس بود که درنهایت آن‌قدر جسور شد که به ما اجازه داد داستان را با همان سطح از بلندپروازی که دنبالش بودیم یعنی به زبان اسپانیایی، با بازیگران محلی، در همان مکان‌ها که ماجرای اصلی اتفاق افتاد و در همان شرایط روایت کنیم. به همین دلیل بود که این‌قدر طول کشید، چون واقعاً می‌خواستیم کار را به‌درستی انجام دهیم.

پس وقتی «غیر ممکن» را می‌ساختید به این فیلم فکر می‌کردید؟

برای این که دقیق متوجه شوید بگویم عنوان «غیر ممکن» از کتاب «انجمن برف» گرفته شد. وقتی کتاب پابلو بیرسی در اسپانیا منتشر شد، من روی فجایع انسانی تحقیق می‌کردم و کتاب او درواقع کمک زیادی کرد تا درک کنم «غیر ممکن» باید درباره چه چیزی باشد. یادم می‌آید یک پاراگراف از کتاب را می‌خواندم که در آن کلمه «غیر ممکن» هفت بار تکرار شده است. به نظرم رسید این یک عنوان عالی برای آن فیلم است و بعد در آخرین روز فیلمبرداری «غیر ممکن»، حق اقتباس «جامعه برف» را خریدیم.

همه می‌دانیم داستان این فاجعه قبلاً گفته شده است. آیا احساس کردید به یک دیدگاه متفاوت نیاز دارد؟

وقتی کتاب پابلو را تمام کردم این ذهنیت را داشتم که اتفاقات رمان را در یک فیلم ندیده‌ام. او در داستان خود به بهترین شکل وارد ذهن شخصیت‌ها می‌شود و نه‌فقط حقایق، بلکه آنچه در درون برای آن‌ها اتفاق می‌افتد، توضیح می‌دهد. بعد به دیدگاهی رسیدیم که کلید روایت داستان به شیوه‌ای شد که قبلاً ندیده بودم.

چقدر به کتاب نزدیک شدید؟

منبع ما کتاب است. در قلب کتاب، این پیام مشهود است که وقتی همه‌چیز از شما گرفته می‌شود، هنوز فرصت دارید تصمیم بگیرید چه کاری انجام دهید – چرا می‌خواهید زنده بمانید؟ برای چه کسی می‌خواهید بمیرید؟ در ادامه با همه بازماندگان گفتگو کردیم. ما بیش از ۱۰۰ ساعت فیلم ضبط کردیم و بعد در کل مرحله فیلمبرداری با بازماندگان در تماس بودیم. همه بازیگران با بازماندگان و خانواده‌های درگذشتگان در تماس بودند؛ بنابراین فیلمبرداری مانند یک کاوش شد که به دنبال پاسخ به این پرسش‌های بزرگ است. ما داستان را هر روز سر صحنه می‌نوشتیم.

«جامعه برف» با حساسیت زیاد روایت می‌شود، بخصوص درمورد خسارت‌های احساسی که به بازماندگان در انجام کاری که باید می‌کردند تا زنده بمانند، وارد شد. چطور آن‌ها و خانواده‌هایشان را قانع کردید که قرار است به این موضوع با حساسیت بپردازید و نه این که سوء استفاده کنید؟

نگران بودم که چطور قرار است این را نشان دهم، اما این نکته که من محور دیدگاه را طرف دیگر گذاشته بودم، آن‌ها را خیلی علاقه‌مند کرد. فکر می‌کنم به‌نوعی اولین بار است که ما داستان کل جامعه را تعریف می‌کنیم – و این خیلی مهم بود – نه‌فقط برای بازماندگان، بلکه برای خانواده‌های آن‌ها. فراموش نکنید اولین بار است که همه خانواده‌ها اجازه دادند نام واقعی‌شان استفاده شود.

بازماندگان و خانواده‌هایشان فیلم را دیده‌اند؟

بله، چند ماه پیش دیدند. می‌توانید تصور کنید که چقدر عصبی بودم، اما فکر می‌کنم اولین بار بود که از همه یک پاسخ هم‌نظر گرفتیم، برای این که همه آن‌ها خیلی متفاوت هستند – یک گروه بسیار استوار، اما هر کدام شخصیت خاص خود را دارند و همگی شخصیت‌های بسیار قوی هستند، اما از این که فیلم تا حد زیادی به واقعیت داستان نزدیک است، خیلی خوششان آمد. این برداشت را داشتند که دوباره در کوهستان گیر افتاده‌اند، چون جغرافیا برایشان آشنا بود.

پس شما عملاً فیلم را در همان جایی که اتفاق اصلی افتاد فیلمبرداری کردید؟

خیلی تلاش کردیم این اتفاق بیفتد. ما فیلم را در یک پیست اسکی در اسپانیا فیلمبرداری کردیم، اما سه بار برای فیلمبرداری به کوه‌های آند رفتیم.

فیلمبرداری در آند چه موانعی برای فیلمسازی ایجاد می‌کند؟

اولین سفر من واقعاً به این دلیل بود که می‌خواستم بدانم آنجا بودن دقیقاً چه حسی دارد و آن‌ها چه چیزی را پشت سر گذاشتند. بیشتر به این خاطر بود که زمینه را درک کنم. بدون درک زمینه نمی‌شد این داستان را روایت کرد. بار دوم گروه فیلمبرداری و تعدادی از بازیگران را هم با خودم بردم. فقط چند صحنه را گرفتیم، چون جای خیلی خطرناکی است و در بهار آنجا بودیم، یعنی تقریباً در همان فصلی که آن‌ها در کوهستان گرفتار شدند. لازم بود همه‌چیز تا حد زیادی تحت کنترل باشد، چون همیشه با خطر سقوط بهمن مواجه بودیم. به‌سرعت صحنه‌ها را گرفتیم، اما این امکان را به ما داد تا آن‌ها را با صحنه‌هایی که در اسپانیا فیلمبرداری شد ترکیب کنیم.

زمانی که آنجا بودید با ریزش بهمن مواجه شدید؟

چند بار اتفاق افتاد، اما ما در محاصره کارشناسان و کوهنوردان بودیم. هیچ‌وقت به مناطق واقعاً خطرناک نرفتیم، اما یک جای باورنکردنی است. یکی از نکاتی که درمورد داستان دوست دارم این است که در جایی اتفاق می‌افتد که در آن زندگی ممکن نیست؛ بنابراین آن‌ها نیاز داشتند زندگی را از نو ابداع کنند، نیاز داشتند پیوند‌های بین خود، باور‌ها و آداب و رسوم خود را از نو ابداع کنند؛ بنابراین لحظه‌ای که جامعه‌ای را از ابتدا خلق می‌کنید، نشانه‌ای است که ما کی هستیم یا می‌خواهیم چه کسی باشیم و این نکته‌ای است که داستان را بسیار الهام‌بخش می‌کند. کل فیلم سفر به تاریکی است و بعد درست در مرکز زمین – به معنای واقعی – به چیزی می‌رسیم که به آغاز سفر به نور می‌ماند؛ و آن‌ها توانستند در بدترین مکان‌هایی که می‌توان تصور کرد نور را پیدا کنند.

شما یک گروه بازیگر جوان باورنکردنی دارید. آن‌ها چهره‌های تثبیت‌شده هستند یا تازه‌وارد؟

هدف این بود که داستان را با بازیگران محلی تعریف کنیم، پس به اروگوئه رفتیم. کشور کوچکی است و صنعت سینما در آن خیلی کوچک است؛ بنابراین نگاه ما به سمت آرژانتین هم رفت. این نکته را در نظر داشته باشید که آن افراد واقعاً جوان بودند – بیشترشان بین ۱۸ تا ۲۵ یا ۲۶ سال. شما در اروگوئه یا آرژانتین بازیگرانی با این سطح تجربه پیدا نمی‌کنید که این مسئله سفر را برای همه ما بیش‌ازپیش الهام‌بخش کرد. ما این گروه از بچه‌ها را داشتیم که در اولین فیلم خود بازی می‌کردند و آنچه از سر گذراندند خیلی سخت بود – ما دو ماه تمرین کردیم و بعد فیلمبرداری حدود پنج ماه طول کشید. پس هفت ماه را دور از خانه گذراندند، بسیار دور از خانه و بخش کوچکی از آن چیزی را تجربه کردند که بر بازماندگان گذشت – سرما، گرسنگی. آن‌ها خیلی وزن کم کردند – ما صحنه‌ها را به ترتیب زمانی فیلمبرداری کردیم. ازنظر من اتفاق خیلی قشنگی که افتاد این بود که آن بچه‌ها جامعه خود را درست کردند و هوای هم را داشتند.

حالا که بعد از مدت‌ها دوباره فیلمی به زبان اسپانیایی ساخته‌اید، امیدوارید به‌زودی کار‌های بیشتری بسازید؟

من در اسپانیا زندگی می‌کنم و خیلی خوش‌شانس هستم که در هر دو صنعت موقعیت دارم. در اسپانیا این حس را دارم که در خانه خودم هستم، اما شانس فیلمبرداری فیلم‌های بزرگ در هالیوود عالی است؛ بنابراین خوشحالم در این فضای عجیب و غریب قرار دارم. برای من عالی است.

منبع: فرارو

کلیدواژه: انجمن برف سفر به تاریکی فیلم قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل زبان اسپانیایی اروگوئه ای جامعه برف اولین بار انجمن برف غیر ممکن نه فقط

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۵۶۶۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پنج فیلم هندی که دیدنشان را نباید از دست بدهید

به گزارش خبرآنلاین، فیلم هندی یودا (Yodha) که جنگجو هم نامیده می‌شود، در سال ۲۰۲۴ منتشر شد و داستان جذابش، ماجراهایی پر از اکشن و هیجان را برای تماشاگران به ارمغان می‌آورد. این فیلم داستان یک سرباز شجاع است که در طول مسافرت هوایی به کمک یکی از مسافران، هواپیمایی را که تروریست‌ها قصد دزدیدن آن را داشتند و هواپیما با مشکلات فنی مواجه می‌شود، آن را با دشواری فراوان بر روی زمین فرود می‌آورند و در طی این عملیات درگیری‌های زیادی رخ می‌دهد.

برترین ها نوشت:کارگردانان این فیلم ساگار آمبره و پوشکار اوجها هستند و تهیه‌کنندگان آن هیرو یاش جوهر، کاران جوهر، آپوروا محتا و ششانک کیتان می‌باشند. سازندگان فیلم هندی یودا با استفاده از بازیگران برجسته‌ای مانند سیدارث مالهوترا، راشی خانا و دیشا پاتانی، توانسته‌اند داستانی شگفت‌انگیز و جذاب را به تصویر بکشند که همچنین با عناصر هیجان‌انگیز و اکشن فراوان، تجربه‌ی بی‌نظیری را برای تماشاگران ارائه دهند.

در فیلم ما با قهرمان خود، آرون (سیدارث مالهوترا) به عنوان پسر جوانی آشنا می‌شویم که پدر سرباز خود را می پرستد، پدری که بلافاصله کشته می شود و چکمه هایش به یادگار می‌ماند. آرون قول می‌دهد که یا زنده بماند تا لیاقت پوشیدن یونیفورم گروه ضربت پدرش یعنی یودا را داشته باشد یا جسدش در پرچم کشورش پیچیده شود. بسیاری از نمایش‌های میهن‌پرستی در دو ساعت بعد دنبال می‌شوند. در جریان داستان، شاهد مبارزه‌ی شجاعانه‌ی آرون با گروهی از تروریست‌ها هستیم که قصد دارند از این حادثه به نفع خود سود ببرند. با وجود موانعی که پیش می‌آید، او با اراده‌ی قوی و هوشیاری که دارد، تلاش می‌کند تا خطرات را کاهش دهد و به اهدافش دست یابد.

فیلم اضطراری (Emergency)

فیلم هندی اضطراری ، به عنوان یکی از برجسته‌ترین فیلم‌های هندی سال ۲۰۲۴، جزء اولین تجربه‌های کارگردانی کانگانا رانات به شمار می‌آید. این درام سیاسی، با بازی خود کانگانا رانات در نقش وزیر اول پیشین ایندیرا گاندی، به تحلیلی عمیق از یک دوره‌ی مهم در تاریخ دموکراسی هند می‌پردازد. به گزارش India Today، کانگانا رانات این فیلم را به عنوان یک اثر نمایشی از تاریخچه‌ی سیاسی هند می‌داند، نه به عنوان یک فیلم بیوگرافی.

اولین برنامه‌ی اکران برای فیلم Emergency در نوامبر ۲۰۲۳ بود، اما با تاخیرهایی مواجه شد که باعث شد تا تاریخ اکران به ۱۴ ژوئن ۲۰۲۴ تغییر کند. با حضور همزمان کانگانا رانات در جلو و پشت دوربین، فیلم اضطراری به عنوان یکی از برجسته‌ترین فیلم‌های تاریخی هند، توجه زیادی را به خود جلب کرده است.

تمام فیلم های شاهرخ خان دوبله فارسی را می‌توانید در پلتفرم نماشات دانلود و یا آنلاین تماشا کنید. در نماشات بیش از ۵۰۰۰ فیلم و سریال رایگان در اختیار شماست که می‌توانید بدون پرداخت حق اشتراک از خدمات پلتفرم ما استفاده کنید.

قهرمان چاندو (Chandu Champion)

فیلم هندی جدید قهرمان چاندو یکی از جذاب‌ترین آثار سینمایی هندی است که حتما باید تماشا شود. این فیلم بر اساس زندگی و داستان الهام‌بخش مورلیکانت پتکار ساخته شده است که اولین فردی بود که مدال طلای پارالمپیک هند را به دست آورد. از طریق داستان پتکار، فیلم به پیروزی و انعطاف‌پذیری این اسطوره ارتش هند اشاره می‌کند.

Chandu Champion که با شعار “مردی که از تسلیم شدن خودداری کرد” مشهور است، یک داستان هیجان‌انگیز را به تصویر می‌کشد. این فیلم با نشان دادن سفر پتکار، از ناتوانی تا به قهرمانی رسیدنش، یک درام فوق‌العاده را به ارمغان می‌آورد. Chandu Champion به وسیله ترکیبی از عناصر انسانیت و افتخار ملی، به عنوان یکی از برترین فیلم‌های هندی اکشن در سال ۲۰۲۴ شناخته می‌شود.

جیگرا (Jigra)

این فیلم با بازی آلیا بات در نقش اصلی و توسط فیلمساز سرشناس واسان بالا کارگردانی شده است. این فیلم توسط کاران جوهر و آپوروا مهتا مدیریت می شود. جیگرا به طور مشترک توسط آلیا بات، سامن میشرا و ماریجک دسوزا به عنوان تهیه کننده مشترک تولید شده است. این فیلم توسط Debashish Irengbam نوشته شده و فیلمبرداری آن توسط Swapnil S. Sonawane انجام شده است.

این فیلم که به عنوان یک درام اکشن ارائه می‌شود، قرار است آلیا بات را در نقشی به نمایش بگذارد که قبلاً دیده نشده بود. در حالی که سازندگان هیچ جزئیاتی در مورد این فیلم به اشتراک نگذاشته اند، گفته می شود که جیگرا حول محور عشقی تزلزل ناپذیر و شجاعت تسلیم ناپذیر می چرخد. در این فیلم پر جنب و جوش، آلیا در یک شخصیت محوری دیده می شود که مبارزی سرسختی را به تصویر می کشد که برای محافظت از خواهر و برادرش اختصاص یافته است.

جنگنده (Fighter)

فیلم جنگنده که به مناسبت روز جمهوری هند منتشر شده است، به وضوح به حادثه حمله پولواما در سال ۲۰۱۹ اشاره می‌کند که در واقعیت منجر به کشته شدن ۴۰ سرباز نظامی هند در کشمیر شد. همچنین این فیلم به حمله هوایی متوالی بالاکوت اشاره می‌کند. بیشتر فیلم جنگنده بر روی روابط و عشق تمرکز دارد، که دو خلبان برجسته نیروی هوایی هند به نام‌های هریتیک روشن و دیپیکا پادوکن به همراه همکارانشان و چند نفر از همرزمانشان را به تصویر می‌کشد.

داستان از آنجایی شروع می‌شود که گروهی از تروریست‌ها به رهبری اظهر اختر (که توسط بازیگرRishabh Sawhney نقش آفرینی می‌شود) قصد دارند پایگاه نیروهای هوایی هند در سرینگر را حمله کنند. فرمانده نیروی هوایی به نام رکش جی سینگ (راکی) مسئولیت جمع‌آوری گروهی از خلبانان برجسته را بر عهده دارد تا با این تهدید مقابله کنند. این گروه شامل افرادی مثل شمشیر پتانیا (با بازی هریتیک روشن)، مینال راتهور (با بازی دیپیکا پادوکون)، سارتاج گیل، بشیر خان و سوکدیپ سینگ است و به طور کلی با نام ایر دراگونز شناخته می‌شود. این گروه در طول فیلم با چالش‌هایی هم در روابط شخصی و هم در وظایف نظامی خود مواجه می‌شوند.

تقابل‌های هوایی بین گروه‌های تروریستی در مرز پاکستان با ایر دراگونز محور اصلی داستان را تشکیل می‌دهد. تروریست‌های جهادی ابتدا با ایجاد اختلال و انفجار در رژه نیروهای زمینی هندی، بعد از آن نیروی هوایی هند را مورد حمله قرار می‌دهند و این دوره تلاش و انتقام‌جویی چندین بار تکرار می‌شود. این فیلم دو پیام اصلی دارد “زنده باد هندوستان” و “مرگ بر تروریسم!”

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904140

دیگر خبرها

  • قزوه: اوضاع ادبیات فارسی خوب است
  • غزه؛ محور مقاومت در ادبیات فارسی
  • ۱۰ سریال جنگی دیدنی در مورد جنگ جهانی اول
  • فیلم جنجالی داستان شد؛ توقف شماره‌گذاری X ۵۵ پرو
  • کتاب جدید بهمن پگاه راد رونمایی می شود
  • بهترین سریال‌های کره‌ای در ژانر ماورائی؛ از «ورطه» تا «جهنم»
  • رویان، مهیار عیار و چند سریال دیگر
  • پنج فیلم هندی که دیدنشان را نباید از دست بدهید
  • ۱۰ سریال جنگی دیدنی در مورد جنگ جهانی اول؛ از Women at War تا Parade’s End
  • تمرکز نشر صاد بر انتشار داستان‌هایی با روایت ایرانی است